ایران-شهیدان قتل عام-تنها خاطرات و تصاویری که از پدر ودایی هام به ذهنم مونده در پشت میله‌های زندان و در اتاق ملاقات است‌

سخنرانی علیرضا تاب درسمینار قتل عام67 در اشرف

علیرضا تاب فرزند یک شهید قتل عام سال67

اسم من علیرضا تاب فرزند مجاهد‌ شهید علی تاب هستم که در سال ‌67 در قتل‌عام زندانیان سیاسی بشهادت رسیدند. همچنین دو دایی شهیدم مهدی جلالیان و هادی جلالیان.
تنها خاطرات و تصاویری که از اونها به ذهنم مونده در پشت میله‌های زندان و در اتاق ملاقات است‌. چیزی که از پدرم در ذهنم مونده و هم‌بندیهاش هم خیلی به آن تأکید می‌کردند سرحالی، خنده‌اش و شوخی‌هاش بود

ا یران-رژیم -وحشت آخوند خاتمی ازشقه درونی نظام بعداز زهر خوران اتمی

آخوند احمد خاتمی در نمایش جمعه روز 9مرداد در تهران، وحشت ناشی از طلسم‌شکستگی ولی‌فقیه در مهار باندها و تعمیق شقه رژیم در اثر زهر هسته‌ای را به نمایش گذاشت

                 

ایران-مقاومت- من همین حالا هم در بهشت هستم

پای صحبت یکی ازمجاهدان اشرفی کسی که درحمله مزدوران مالکی ورژیم ایران در 19فروردین 1390بشدت مجروح شد وحالا تک تک جملاتش بهایی به ارزش درد ورنج وخون مجروع شدنی شدید ، دارد وبه همین میزان به حرفهایش اعتبار می دهد

رزمنده اشرفی ومادرش

         

ایران- مقاومت-امریکا-30تن ازقانون گذاران امریکایی خواهان به‌دست آوردن توافقهای جانبی با رژیم ایران و تحویل آن به کنگره می‌باشند.

هیل نشریه کنگره امریکا منتشر میکند

                  

ایران- تجمع- اعتراض مردم به ضرب وشتم دکتر جراح بیمارستان درنورآباد ممسنی

خشم و اعتراض پزشكان و مردم شهرهاي جنوب كشور به ضرب و شتم دكتر جراح بيمارستان نورآباد ممسني روز پنجشنبه هشتم مرداد ماه نيز ادامه يافت.

ایران-قیام-اعتراض رفتگران-رانندگان وانت بار وکارکنان آتش نشانی

اقشار زحمتکش جامعه ماامثال رفتگران از کمترین حمایت شغلی که برخوردار نیستند بلکه  تازه باید برای گرفتن حقوق  حقه خودنیزاعتراض واعتصاب کنندآری اینست وضعیت ا قتصادی درایران تحت حاکمیت آخوندها  کشوری با این همه ثروت ملی.

روز سه شنبه ۶ مرداد رفتگران شهرداري در كاشان به پرداخت نشدن ۴ ماه حقوق عقب افتاده اعتراض كردند و در مقابل ساختمان شهرداري رژيم تجمع کردند.

اعتصاب کارگران شهرداری

در كرمانشاه گروهي ازكاركنان آتش نشاني مركزي در اعتراض به پرداخت نشدن حق اضافه كاري سه ماهه در ميدان شهرداري اين شهر تجمع كردند.
در تهران تعدادي از رانندگان خودروهاي وانت بار نيسان درخيابان مولوي، مقابل دفتر شركت باربري تجمع كردند و نسبت به پايين بودن سطح حقوقها اعتراض كردند.

ایران- جوانان - چگونه دخترم ندا یک زن مجاهد خلق شد- شهین الفت

این روزها مصادف با عملیات کبیر فروغ جاویدان یعنی بزرگترین عملیات مجاهدین برای آزادی میهن در سال 1367بعداز خوردن زهر آتش بس توسط خمینی ملعون  می باشد شک ندارم که در مورد این حماسه وقهرمانی هایش و حماسه هایش  بسا بسا ناگفته ها هست در گشت وگزار در سایت مجاهد به مطلبی برخوردم که بی اختیار در حالی که وسط یه کار دیگری بودم ودر واقع به دنبال جستجوی مطلب دیگری بودم به مطلبی که تیترش راعینا استفاده کردم برخوردم وتا انتها خواندم حیفم آمد که شما دوستان وبلاگی ام راهم از خواندن آن بی نصیب بگذارم شاید که تا کنون فرصت دیدن آن  را نکرده باشین شکی نیست که این حماسه ها بسیار زیاد است باشد که روزی تاریخچه این مقاومت در همه ابعادش  به رشته تحریر دربیاید وخلق قهرمان ایران بداند که چه بهایی برای آزادی میهن پرداخت شده ومی شود.

مجاهد شهید ندا زنجانی در کودکی

ا یران-مقاومت- آنان که مرگ را به سخره گرفتند

تاریخ میهن ما در این سالیان سیاه  حکومت آخوندها مملو ازحماسه است بواقع باید گفت که شاید آنچه نوشته شده قطره ای از این اقیانوس بی کران فدا و رزم ورنج وتلاش برای نبرد علیه این  نظام است تلاش کنیم  تشکر ودست مریزاد خود به نویسندگان این حماسه ها را با افزایش این نوشته ها وبا انتشار این نوشته ها کمی ادا کنیم

فرشی ازشقایق تقدیم به شهیدان انقلاب ایران

 روایتی ازمجاهد خلق اصغر مهدی زاده

در یکی از شبهای مرداد ماه یکی از توابها به ‌سراغم آمد و گفت پاسدار فلانی منتظرت است. لباس پوشیدم و راه افتادم. فکر می‌کردم حتماً نوبت من رسیده است. وقتی از راهرو عبور می‌کردم سعی داشتم از لای چشم‌بند محیط را ورنداز کنم. مرا مقابل حسینیه بردند. در مقابل حسینیه 400- 300نفر نشسته بودند. همه‌شان چشم‌بند زده و منتظر بودند.. ؟ چند‌ نفر در ‌حال نماز خواندن بودند. کناری ایستادم و از یکی از بچه‌ها پرسیدم برای چه شما را به این‌جا آورده‌اند؟ گفت: «چند شب است ما را به این‌جا می‌آورند برای اعدام! اما نوبتمان نمی‌شود و ما را بر‌می‌گردانند». از نحوه اعدام پرسیدم. گفت: «تازه آمده‌ای؟» گفتم: «آره». گفت: «پس قبل از اعدام تو را می‌برند تا اعدام دیگران را ببینی». منتظر نشستم. یکی از پاسدارها درب حسینیه را باز کرد و گفت: «شیرعسلی‌ها چه کسانی هستند؟». یک گروه از بچه‌ها بلند شدند و با شعار «درود بر مجاهد» و «یا حسین» به طرف حسینیه رفتند. به‌غیر از آنها تعداد دیگری بلند شدند که با آنها به داخل حسینیه بروند! پاسداری، جلو آنها را گرفت و گفت: «برای اعدام هم از همدیگر سبقت می‌گیرید!؟ این دیگه چه جورشه!؟». یکی از بچه‌ها گفت: «می‌خواهی بفهمی چرا سبقت می‌گیریم؟». پاسدار مربوطه گفت: «آره». آن زندانی گفت: «باید در موقعیت ما قرار داشته باشی تا بفهمی، بنابراین هیچ‌وقت نمی‌فهمی!». همه بچه‌ها از چنین روحیه‌ای برخوردار بودند. در این یکی دو ساعتی که منتظر بودم، حماسه‌هایی به‌چشم دیدم که تا عمر دارم فراموش نمی‌کنم. به‌راستی در آن موقع شاهد تولد جدیدی! بودم... تا‌به‌حال نه‌دیده و نه‌شنیده بودم که گروه زیادی این‌چنین مرگ را به‌سخره گرفته باشند!؟ با دیدن این صحنه‌ها مرگ برایم بسیار راحت شده بود. هر ‌ساعت یک گروه 12نفری را برای اعدام می‌بردند. بچه‌ها در این فاصله فرصتی پیدا می‌کردند و اجناسشان را از بین می‌بردند. چند ‌نفر حتی عینکهایشان را شکستند تا هیچ‌چیز به دشمن نداده باشند... . بالاخره ساعتی بعد یک پاسدار آمد مرا صدا کرد و به‌تنهایی داخل حسینیه برد. محوطه حسینیه گوهردشت در زیرزمین قرار دارد. ضلع جنوبی آن مستقیم به حیاط منتهی می‌شود. مساحت آن حدود 60در30 مترمربع بود و یک سن نمایش داشت.

از سقف بالای سن 12طناب‌دار آویزان کرده بودند. چشم‌بندم را که کنار زدند با انبوه پیکرهای بچه‌ها مواجه شدم که روی هم تلنبار شده بودند! درب جنوبی ‌حسینیه را باز کرده بودند و اجساد را از آنجا به حیاط می‌بردند. تعدادی از پاسداران مثل لاشخور در میان اجساد شهیدان به‌دنبال اجناس به‌جای مانده از آنان بودند! اگر ساعت یا انگشتری پیدا می‌کردند عربده کشیده و خبرش را به بقیه می‌دادند. دو پاسدار هر کدام یک پای مجاهدی را می‌گرفتند و کشان‌کشان تا دم در می‌بردند. در محوطه بیرونی یک خودرو برای انتقال پیکر شهیدان آماده شده بود و پاسداران، شهیدان را به داخل خودرو منتقل می‌کردند. هر یک‌ ساعت یک گروه را برای اعدام وارد سالن می‌کردند. زیر هر طناب‌دار یک صندلی قرار گرفته بود. در زمانی‌که من آنجا بودم یک دسته 12نفره جدید را آوردند و هر کدام را بالای یک صندلی بردند و طنابها را به گردنشان انداختند . پاسداری که در نزدیکی من بود به من زل زده و می‌خندید. ناصریان آمد و آنهایی را که‌ سرود خوانده و یا شعار علیه خمینی داده بودند، زیر مشت و لگد گرفت و بعد آنها را از روی صندلی هل داد. اما از نفر چهارم این بچه‌ها بودند که خودشان به آسمان پریده و به پرواز درمی‌آمدند! صحنه به حدی تکان‌دهنده بود که نمی‌توانستم باورش کنم. حالا من بودم که به چهره پاسداران نگاه می‌کردم تمام آنها مات و مبهوت مانده بودند. ناصریان که در برابرش سقوط ایدئولوژی متعفن خمینی را در برابر اراده مجاهد خلق به‌چشم می‌دید، برای روحیه دادن به خود! و پاسداران وارفته‌اش نعره می‌کشید: «نفاق یعنی همین! تا قیامت ادامه دارد». وقتی بچه‌ها را وسط آسمان و زمین‌ می‌دیدم که دست و پا می‌زنند دیگر چیزی نفهمیدم. چند دقیقه بعد وقتی به هوش آمدم پاسداری مشغول آب ریختن بر روی صورتم بود. پیکرهای بچه‌ها هنوز بر‌دار بودند و تاب می‌خوردند.

ایران-اتمی- تقلب وپارچه ور مالیدگی آخوندها راچه کسانی نمی شناسد؟فقط کوران مماشات ومنفعت اقتصادی

وال استریت ژورنال در مقاله ای توافق اتمی ایران را با توافق  شیمیایی امریکا با بشار اسد مقایسه کرده است وپرده از فریبکاری سوریه وچشم پوشی امریکا برداشته است  ولی همچنان که رهبر مقاومت گفتند خامنه ای با اتمی ،بی اتمی سرنگون سرنگون

جلسه توافق اتمی

در این مقاله آمده است: یک سال بعد از این‌که غرب خلع‌سلاح ذخایر شیمیایی رژیم بشار اسد را به‌عنوان یک پیروزی سیاست خارجی خود جشن گرفت و به‌رغم ادعاهای متعدد باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا و مقامات بلندپایه دولت وی مبنی بر این‌که بشار اسد تسلیحات شیمیایی خود را تحویل داده است، آژانسهای اطلاعاتی آمریکا نتیجه‌گیری کرده‌اند که رژیم بشار اسد آن‌چنان‌که ادعا می‌شود تمامی تسلیحات شیمیایی خود را تحویل نداده است.

 وال استریت ژورنال در پایان نتیجه‌گیری می‌کند موضوعی که فریبکاری در توافق سوریه با فریبکاری در توافق اتمی با رژیم ایران را بهم پیوند می‌دهد باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا می‌باشد که مصمم به پیش‌بردن توهمات سیاسی خود در داخل آمریکا به بهای واقعیتهای استراتژیک جهانی است، ضعفهای او برای همه بجز خودش روشن و آشکار است.

ایران- مقاومت-اعتراضات کارگری اوج میگیرد

 صدها تن از كارگران در شهرك صنعتي سليمان صباحي در كاشان در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق عقب افتاده در مقابل فرمانداري رژيم تجمع كردند. تجمع كنندگان وقتي با ممانعت مأموران سركوبگر روبرو شدند، به سمت داخل شهرك راهپيمايي كردند. در اين مسير چندصد كارگر اخراجي اين شهرك و ساير شهرك هاي صنعتي به جمع معترضين پيوستند.

 

ایران تبریک زهر اتمی، نقطه عطف در سرنوشت دیکتاتوری مذهبی - مسعود رجوی - عید فطر (27 تیر 94)

نقطه عطف در سرنوشت دیکتاتوری مذهبی

مسعود رجوی

ایران-نسلی از فدا وقهرمانی

اگر از مجاهدین ویا هر عنصر فعال سیاسی دیگری که متولدین دهه 40باشند سوال کنید که  چگونه سیاسی شدی یا  چه انگیزه ای تورا سیاسی کرد بی شک  از قهرمانان مجاهدی همچون مهدی رضایی و.... اسم میبرد

مهدی رضایی گل سرخ انقلاب در بیدادگاه نظامی شاه

درگشت وگزار در سایت مجاهد به  مقاله ای در بزرگداشت شهادت محمدرضا سعادتی همرزم مهدی رضایی برخوردم که برام  جالب ویاد آور خاطرات گذشته بود خوشحال میشم که شماهم نظری به آن بیندازید

                     

وقتی که چشم‌انداز آینده برای ما روشن باشد، وقتی به اصالت خود و به اصالت مکتب خود معتقدیم و ماهیت تمامی جریانهای ارتجاعی را و سرنوشتشان را می‌شناسیم دیگر چه باک! به قول برادرمان چه کسی می‌تواند از جهاد یک مجاهد جلوگیری کند. تمامی نیروهای جهان بسیج شوند، نمی‌توانند اراده یک مجاهد را برای ایستادن و برگشتن از راهی که در پیش گرفته است بشکنند».

از نامه شهید محمدرضا سعادتی در شکنجه‌گاه اوین

در فاصله‌ای که دیکتاتوری شاه سقوط کرد و دیکتاتوری شیخ شروع شد، فرصتی کوتاه برای آزادی بود. یک زنگ تفریح برای مردم ما. همان که به آن بهار آزادی می‌گفتیم. اما برای مجاهدین، همان بهار زودگذر هم، به سرعت به زمستان تبدیل شد. ماجرای دستگیری و شهادت مجاهد قهرمان محمدرضا سعادتی، هیچ چیز نبود جز گروگان‌گیری رذیلانه خمینی از مجاهدین تا آنها را وادار به تمکین از ولایت سفیانی خود کند. به این ترتیب، شهید سعادتی خود شاهد شهیدان و نخستین افشاگر بساط شکنجه و شلاق و سیاهچالهای خمینی دجال گردید.
مجاهد قهرمان محمدرضا سعادتی همرزم گلسرخ انقلاب، مهدی رضایی بود. او در اوایل سال ۱۳۵۱ دستگیر و زندانی شد و تا سال 57 همراه با آخرین گروه زندانیان سیاسی، در زندان به‌سر برد. تا آن که مردم بیدار شده از خروش مجاهدین، به جنبش آمدند و امواج قیامشان درهای زندانها را گشود و فرزندان مجاهد و مبارز مردم را از سیاهچالها بیرون آورد. اما همان مجاهدی که بر روی شانه‌ها و دستهای مردم به هنگام خروج از زندان استقبال شد، دو ماه بعد از پیروزی قیام مردم، یعنی روز 6اردیبهشت 58، توسط مرتجعین حاکم، دوباره به زندان برگردانده شد. منتها این بار، با اتهام رذیلانه جاسوسی به نفع شوروی که همه نیروهای سیاسی ضدارتجاعی آن زمان را برآشفت و به اعتراض و تظاهرات و محکوم کردن این تهمت آخوند پسند برانگیخت. پدر طالقانی این اتهام را به سخره گرفت و به طعنه گفت معلوم نیست که چرا در این کشور بیش از 50سال است فقط جاسوس شوروی می‌گیرند! 

ادامه در سایت مجاهد

ایران-خروش واعتراض جوانان درنهاوند واسلام آباد غرب وآستاراوتهران

در حالی که آخوندها تلاش داشتند که باوعده توافق اتمی وبعد انجام آن خشم اجتماعی واعتراضات برای گرفتن مطالبات حقه توسط اقشار مختلف مردم را فروکش کنند ولی اگر خبرها رادنبال کرده باشیدروزی نیست که چند تجمع واعتراض درهر شهر ودیاری صورت نگیرد واین بیانگراراده خستگی ناپذیر مردم وجوانان مارسیدن به حقوق خود می باشد

آقای رجوی درپیامی که بعداز خوردن زهر آتش بس دادند به تاکید بر افزایش این اعتراضات صنفی و اجتماعی انگشت گذاشتند

مسعودرجوی رهبر مقاومت

   در زیرتوجه شما را به پاره ای از این اعتراضات جلب میکنم 

تجمعات اعتراضی

در نهاوند، بیش از 200تن از مردم در مقابل دفتر مؤسسه غارتگر طلوع هادیان تجمع کردند و نسبت به بالاکشیدن پولهایشان اعتراض کردند. مأموران انتظامی به تجمع‌کنندگان یورش بردند و آنها مقاومت کردند. در جریان این درگیری بیش از 20تن از معترضان دستگیر شدند.

روز شنبه 3مرداد 94 کارگران اداره بندر و دریاداری شهرستان آستارا در اعتراض به خودداری رژیم آخوندی از تمدید قراردادشان تجمع کردند و نسبت به نداشتن امنیت شغلی اعتراض کردند.

در اسلام‌آباد غرب جمعی از مردم شهرک نور در اعتراض به خودداری رژیم از تحویل ساختمانهای مسکن مهر در مقابل فرمانداری رژیم تجمع کردند.

در تهران جمعی از زنان در برابر فدراسیون والیبال ایران تجمع کردند و به محدودیتهای ارتجاعی رژیم آخوندی و ممانعت از آنان برای حضور در ورزشگاهها اعتراض کردند.

ایران-آیامی دانید که 70درصد زندانیان ایران جوانان هستند؟

وقتی ایادی وکارگزاران رژیم خود اعلام میکنند که 10درصد از زندانیان بی سواد و70درصد جوانان هستند ببینید ابعاد معضلات اجتماعی درزیر این حاکمیت ننگین تا به کجاست.همان جوانانی که دریک نظام مردمی باید دردانشگاه باشنددر فقر وبیکاری در زندان وزیر فشارهای مضاعف قرار میگیرند.

 

ایران-مقاومت-گلریزان همیاری با سیمای آزادی

نوزدهمين برنامه همياري ملي با سيماي آزادي، كه تا روز يكشنبه 4مرداد 94 ادامه مي يابد، با استقبال گرم هموطنان رو به روشد.

 

همياران غيرتمند سيماي آزادي وحاميان مجاهدين و مقاومت ايران، بارديگر و با شور هر چه تمامتر، با نثار حمايتهاي بيدريغشان به ياري تلويزيون ملي ايران برخاستند..
آنها در تماسهايشان تاكيد كردند كه در شرايط حساس كنوني كشور، و پس از تحميل زهر اتمي به فاشيسم مذهبي كه حاصل اثر افشاگريها و كارزار سياسي مقاومت ايران است، صدا و سيماي آزاديخواهي ملت ايران را  بيش از پيش مورد حمايت قرار مي دهند.

ایران-یادواره شهیدان فروغ جاویدان-ریحان محمد زاده

---

 

تاریخ تولد: 1339 

محل تولد: لارستان ـ فارس

 تحصیلات: ابتدایی

سن: 28
محل شهادت: کرمانشاه
زمان شهادت: 1367

 سابقهٌ مبارزاتی:9‌سال

ریحان محمدزاده از سال58 در لار با مجاهدین آشنا شد و فعالیت خود را در «کتاب طالقانی» آغاز کرد. ریحان در تظاهرات 30خرداد60 در لار شرکت داشت و در اواسط مرداد همان سال توسط پاسداران خمینی دستگیر شد و مدتی در زندان بود. اوکه شور آزادی در سر داشت، پس از آزادی از زندان، زندگی در زندانی بزرگتر، برایش قابل تحمل نبود . برای پیوستن به صف مقدم نبرد، درنگ را جایز نمی‌شمرد و با تمام قوا تلاش می‌کرد تا خود را به یاران مجاهدش در منطقهٌ مرزی برساند. سرانجام موفق شد در دیماه62 خود را به پایگاههای مجاهدین در منطقه برساند. او طی مدت حضور خود در ارتش آزادیبخش، در واحدهای نظامی و پشتیبانی مسئولیتهای مختلفی برعهده داشت. همواره به همرزمان خود تأکید می‌کرد که: «بایستی کمربندها را محکم کنیم، در مرحلهٌ سرنوشت‌سازی هستیم، بنیان رژیم خمینی را باید از بن برکنیم». مجاهد شهید ریحان محمدزاده با شور و عشق به مردم و با کینه نسبت به دشمن در آخرین نبرد خود با دژخیمان در عملیات کبیر فروغ جاویدان شرکت کرد. در جنگی حماسی و نابرابر، در نزدیکی اسلام‌آباد، با رشادت بسیار به گله‌یی از پاسداران تهاجم کرد و تعداد زیادی از آنان را از پای درآورد.در این درگیری قهرمانانه به‌شهادت رسید. او به عهد خود با خدا و خلق وفا کرد و به کهکشان جاودانه‌فروغهای آزادی پیوست. تاریخ تولد: 1339 محل تولد: لارستان ـ فارس تحصیلات: ابتدایی سابقهٌ مبارزاتی:9‌سال ریحان محمدزاده از سال58 در لار با مجاهدین آشنا شد و فعالیت خود را در «کتاب طالقانی» آغاز کرد. ریحان در تظاهرات 30خرداد60 در لار شرکت داشت و در اواسط مرداد همان سال توسط پاسداران خمینی دستگیر شد و مدتی در زندان بود. اوکه شور آزادی در سر داشت، پس از آزادی از زندان، زندگی در زندانی بزرگتر، برایش قابل تحمل نبود . برای پیوستن به صف مقدم نبرد، درنگ را جایز نمی‌شمرد و با تمام قوا تلاش می‌کرد تا خود را به یاران مجاهدش در منطقهٌ مرزی برساند. سرانجام موفق شد در دیماه62 خود را به پایگاههای مجاهدین در منطقه برساند. او طی مدت حضور خود در ارتش آزادیبخش، در واحدهای نظامی و پشتیبانی مسئولیتهای مختلفی برعهده داشت. همواره به همرزمان خود تأکید می‌کرد که: «بایستی کمربندها را محکم کنیم، در مرحلهٌ سرنوشت‌سازی هستیم، بنیان رژیم خمینی را باید از بن برکنیم». مجاهد شهید ریحان محمدزاده با شور و عشق به مردم و با کینه نسبت به دشمن در آخرین نبرد خود با دژخیمان در عملیات کبیر فروغ جاویدان شرکت کرد. در جنگی حماسی و نابرابر، در نزدیکی اسلام‌آباد، با رشادت بسیار به گله‌یی از پاسداران تهاجم کرد و تعداد زیادی از آنان را از پای درآورد.در این درگیری قهرمانانه به‌شهادت رسید. او به عهد خود با خدا و خلق وفا کرد و به کهکشان جاودانه‌فروغهای آزادی پیوست.

ایران- جهان- نخستین جت جنگنده که وارد نبرد شد

 

۲۵ ژوئیه سال ۱۹۴۴-۳مرداد۱۳۲۳ :
نیروی هوایی آلمان نخستین دسته جت های جنگنده خود از نوع ام . ای ــ ۲۶۲ ( MI۲۶۲ ) را وارد صحنه جنگ کرد . این جنگنده ها که مجهز به توپ ۳۰ میلیمتری و راکت بودند، ۵۴۰ مایل در ساعت سرعت داشتند و می توانستند تا ارتفاع ۴۰ هزار پایی اوج بگیرند. کارخانه مسر اشمیت آلمان برای ساختن این هواپیما ها شش سال تلاش کرده بود . این جنگنده ها که دارای موتور توربو جت بودند، می‌توانستند در آسمان از جنگنده های متفقین که بمب افکن های خود را بدرقه می کردند رهگیری کنند و با آنها در گیر شوند. بهره برداری از این جنگنده ها که هیتلر از ۱۲ ماه پیش از آغاز جنگ دوم به آنها چشم امید بسته بود تنها ۹ ماه پیش از پایان جنگ و آنهم به صورت محدود صورت گرفت.

ایران- هنر-خورشید درخشان آسمان ادب ایران

روز دوم مرداد سال ۱۳۷۹ احمد شاملو ادیب، شاعر و نویسنده‌‌‌‌‌‌‌ بزرگ معاصر ایران، در سن ۷۵ سالگی بدرود حیات گفت

مسؤل شورای ملی مقاومت ایران آقای مسعود رجوی در پیام تسلیت خود به‌مناسبت درگذشت شاملو نوشت:

بی‌گفتگو، شاملو، از بزرگترین شاعران معاصر ایران و جهان است. برای سالیان،جایزه نوبل حق مسلم او بوده است وپس از در‌گذشتش، به‌عنوان کمترین بزرگداشت از او و از شعر و ادبیات ایران، دیگر نبایستی دریغ شود. افسوس که رژیم آخوندی حسرت چاپ کامل مجموعه‌‌‌‌‌‌‌”کتاب کوچه” اثر بزرگ شاملو را بر دل شاعر گذاشت ”زیرا که شاعران، خود شاخه‌یی ز جنگل خلقند”.

ایران-مجاهدین-سالگرد حماسه ای فراموشی ناپذیر

                         

۳مرداد۱۳۶۷-۲۵ژوئیه۱۹۸۸:

سوم مرداد سالگرد آغاز حماسه کبیر میهنی و عقیدتی فروغ جاویدان است.
 فروغ جاویدان، بزرگترین تهاجم نظامی ارتش آزادیبخش است که در سوم مرداد 1367 مصادف با عید قربان آغاز شد و طی آن رزمندگان آزادی در نبردی طولانی که سراسر رزم و فداکاری بود، بزرگترین حماسه مقاومت را خلق کردند. در این عملیات، ارتش آزادیبخش شهرهای کرند و اسلام‌آباد در غرب کشور را آزاد کرد، تا دروازه‌های کرمانشاه پیشروی نمود و بیش از 55هزار تن از نیروهای جنگ‌افروز و سرکوبگر رژیم خمینی را از پای درآورد.

یک هفته پیش از شروع این عملیات، خمینی که پس از فتح شهر مهران توسط ارتش آزادیبخش به‌روشنی می‌دید ادامه جنگ، سرنگونی رژیمش را به‌دنبال دارد تصمیم گرفت با سرکشیدن زهر آتشبس، خطر عاجل سرنگونی را از خود دور کند و چنین وانمود سازد که مقاومتی برای سرنگونی رژیمش وجود ندارد و هر چه هست در چارچوب جنگ رژیم با عراق خلاصه می‌شود و بس.

ارتش آزادیبخش ملی در عملیات فروغ جاویدان با قویترین صدا و رساترین پیام، نیرنگ دشمن را درهم شکست و نشان داد که آنچه اصالت دارد، مقاومت و جنگ سازش ناپذیر مردم ایران و ارتش آزادیبخش ملی ایران با رژیم خمینی است که تا سرنگونی این رژیم ضدبشری ادامه دارد.

در عملیات فروغ جاویدان، که بعدازظهر دوشنبه سوم مرداد1367 مطابق با عید قربان آغاز شد نیروهای ارتش آزادیبخش پس از عبور از مناطق مرزی استان کرمانشاه و فتح نقاط استراتژیک منطقه هم‌چون تنگه «گلداوود» و گردنه «پاتاق، شهرهای کرند و اسلام‌آباد را در اوج استقبال هموطنانمان آزاد کردند.

اوج حماسه فروغ جاویدان در تنگه چهار زبر در دروازه کرمانشاه رقم خورد. نبرد در این تنگه با انبوه مزدوران تا دندان مسلح رژیم آخوندی که به تصریح دشمن ضدبشری از 172شهر اعزام شده بودند تا نخستین ساعتهای بامداد پنجشنبه 6مرداد، بدون کمترین وقفه 48ساعت پیاپی ادامه یافت و افتخارآمیزترین حماسه آرمانی و میهنی را در برابر پلیدترین دشمن دجال و ضدبشری تاریخ میهن، رقم زد.

دستاوردهای عملیات بزرگ فروغ جاویدان، بسا فراتر از معیارهای متداول نبردهای کلاسیک، بیمه‌نامه استراتژیکی ارتش آزادی و جایگزین دموکراتیک ـ انقلابی بود. آ‌ن ‌قدر که هنوز پس از گذشت بیش از دو دهه، هر ساله رژیم آخوندی در این ایام روضه مرصاد می‌خواند و سر و دم می‌جنباند که هنوز سرنگون نشده است!

‌
اکنون نیز هر ناظری که پیچیدگی شرایط و تحولات داخلی، منطقه‌یی و بین‌المللی را در دو دهه گذشته ـ از جمله رخدادهایی مانند دو جنگ در منطقه و بمباران قرارگاههای ارتش آزادیبخش و توطئه‌های رژیم آخوندی در عراق علیه مجاهدین را مرور کند، به‌روشنی درمی‌یابد که بقای رشد یابنده مقاومت ایران و قدرت تأثیرگذاری و ابتکار عمل آن در متن چنین شرایط پیچیده‌یی، مرهون خطوط سیاسی و استراتژیکی ژرفبینانه‌یی است که عملیات فروغ جاویدان، آزمایش بزرگ اثبات صحت و بیمه نامه تداوم آنهاست.

ایران-اتمی-جشن گوساله ملانصرالدین

 صالح کهندل یکی ازهزاران زندانی سیاسی مقاوم درزندان گوهردشت کرج- ایران می باشد او دارای  دوفرزند می باشد که سالیان است  به جرم هواداری از مجاهدین در زندان است

زندانی سیاسی صالح کهندل

بهتر است حکایت جشن گوساله  بنقل از زن ملانصرالدین را عینا  بخوانید

زن ملا نصرالدین تعریف می‌کرد: ما برای گوساله مان، دوبار جشن گرفتیم، یکی برای تولدش که خیال می‌کردیم وقتی بزرگ می‌شود کلی شیر می‌دهد، مقداری خودمان می‌خوریم و بقیه آن را می‌فروشیم... و تعدادی گوساله بدنیا می‌آورد. یک جشن هم برای مرگش، چون از روزی که متولد شد هر روز به‌اندازه بیست تا گاو می‌خورد و تا آخر عمر به‌اندازه یک بزغاله هم شیر نداد و هر روز هم به‌خاطر مزاحمت دائم با همسایه‌ها دعوا داشتیم. ضمنا گوشتش آن‌قدر متعفن شده بود که کفتارها از خوردن آن امتناع کردند.
از داستان گروگانگیری سفارت آمریکا تا جنگ هشت ساله ایران و عراق و صدها نمونه دیگر که آغازشان بجزء بدبختی چیز دیگری برای مردم نداشت، رژیم با وقاحت کامل هم برای تولد آنها جشن گرفت و هم برای مرگشان. حال پروژه شوم اتمی همچنین سرنوشتی دارد، بعداز اینکه صدها میلیارد دلار پول مردم محتاج به نان شب، حیف میل شد و سالها زمان گرانقدر مردم هدر رفت و صدها نفر به‌خاطر مخالفت با چنین برنامه نامبارک به چوبه‌دار کشیده شدند و صدها نفر درسلولهای انفرادی بر اثر شکنجه وحشیانه روانی و خانواده آنها متلاشی شدند که تمام این خیمه‌شب بازیها همواره با جشنهای پر هزینه فناوری هسته‌ای بود. حال بدون این‌که این پروژه شوم با همه بدبختیهای جبران ناپذیری که بر مردم ایران داشت و تا به‌حال یک شمع هم برای مردم روشن نکرده، مهره‌های ریز و درشت رژیم به مردم مژده می‌دهند که‌ای مردم آماده جشن وپایکوبی باشید که فرزندان رشید کشورمان (ظریف و همراهانش) با شیطان بزرگ به یک توافق بی‌سابقه جهانی دست یافتند که در مقابل نابودی پروژه 15ساله اتمی که هرسال برایش جشن تولد گرفتند، آمریکا (شیطان بزرگ) لطف کردند و اجازه دادند تا قسمتی از تحریمها که زاییده همان پروژه (ملی) می‌باشد لغو شود و رسانه‌های نزدیک به دولت و مماشات هم به‌خاطر قدردانی از زحمات ظریف تقاضا کردند امسال جایزه صلح جهانی را به او اهدا بکنند، البته من هم با درخواست موافقم که سنت 37ساله دریافت جایزه حقوق‌بشری در ایران که از این قماش هستند حفظ شود. حال با این قانونمندی که تا دیروز افراد به اتهام وابستگی به غرب (شیطان بزرگ) روانه زندان می‌شدند، اگر فردا به اتهام توهین به کدخدا (اوباما) دستگیر شوند هیچ جای تعجب نیست و آنچه به مردم برمی‌گردد در هر حالت باید جشن ملی بگیرند، چه برای تولد چه برای مرگ دیگر فرق نمی‌کند 8سال جنگ باشد یا مسأله هسته‌ای... ... .
صالح کهندل زندان گوهردشت کرج
۳۱/۴/۹۴

ایران- عفوبین الملل- هشدار نسبت به افزایش اعدام ها درایران

حتی ایام توافق اتمی هم عاملی نیست که این نظام برای بزک چهره خودش کمی از کشتار واعدام دست بردارد  والبته این وضعیت اثبات میکند که این نظام بواقع روی سرکوب وتروریسم سوار بوده وهست وحالا هم  که  چوب زیر بغل اتمی برای بقای نظامش رااز دست داده توان اینکه حتی چند صباحی ازاعدام دست بردارد را ندارد

به گزارش  سازمان عفو بین الملل در 6ماهه اخیر به‌طور متوسط هر روز سه نفر توسط رژیم ایران اعدام شده‌اند. از اول ژانویه 2015 تا اول ژوئیه 694تن اعدام شده‌اند، در حالی که در سال گذشته طی سال قبل شمار اعدامها 743 مورد گزارش شده بود.
عفو بین‌الملل در گزارش خود خاطرنشان کرده که از تعداد 694 اعدام رژیم ایران تنها 289 مورد را در رسانه‌های رسمی خود اعلام کرده است، و 454 مورد دیگر را از سایر منابع معتبر دریافت کرده است.
سعید بومدوحه، معاون امور خاورمیانه و شمال آفریقا در عفو بین‌الملل، گفته است: اگر مقامهای رژیم ایران به این روند وحشتناک اعدامها ادامه دهند احتمالاً تا آخر سال شاهد بیشتر از ۱۰۰۰ مورد کشته شدن شهروندان به دست حکومتشان خواهیم بود.

ایران-اتمی- مجاهدین- زهر اتمی را چه کسی به آخوندها خوراند؟

به همت رزم ورنج مجاهدین خامنه ای، زهر اتمی راسر کشید 

درود بر مسعود رجوی شیر همیشه بیدار مجاهدین ومردم ایران که با هوشیاری وآماده باش  همیشگی همواره کاسه وکوزه آخوندها را بهم می ریزد وکیسه مردم و مقاومت ایران رااز پیروزی پر میکند

 کلیپ این پیام مبسوط را ببینیم در انتشار آن تلاش کنیم

ایران-اتمی-پیام عقب نشینی اتمی چیست؟ آیا بواقع زهرخورده شد؟

مصاحبه وگفتگوی سیمای آزادی با احسان امین الرعایا

دیدن این کلیپ را به شما دوستان خوبم ودوستان خودتان توصیه میکنم

کلیپ مصاحبه احسان امین الرعایا  در مورد توافق اتمی وپیامد های آن رامیتوانید در یوتیوب هم ببینید

ایران-اهواز-زندان-فشار ضد انسانی باقطع برق به زندانیان بی دفاع

 

زندان کارون اهواز

به گزارش دریافتی روز سه‌شنبه 30تیر 94، از اهواز خبر رسید که دژخیمان خامنه‌ای در این گرمای طاقت‌فرسا برق زندانیان زندان کارون را قطع کردند.
زندانیان که بسیاری از آنها مبتلا به بیماریهای متعددند، بر اثر این شرایط ضدانسانی به‌شدت در رنج و عذاب هستند.

ولی علی رغم همه فشارهای ضد انسانی درزندانها در تمام سالهای گذشته با  اسطوره های مقاومت وپایداری در زندان ها مواجه بوده ایم ا لبته که زندانیان سیاسی اشل وسقف های خاص خود را در فدا وایستادگی زده اند که باید ازشهدای قهرمان صارمی ها وخسروی ها وستار بهشتی ها وحاج آقایی ها وکاظمی ها یاد کرد وشهدای زنده وقهرمانی همچون معزی ها وارژنگ داوودی ها وسعید ماسوری ها نیز هستند که کماکان دارند درس مقاومت وایستادگی میدهند ولی زندانیان دیگری که به ظاهر به جرم های اجتماعی وعادی دستگیر شدند ولی با مقاومت وا یستادن جلوی این نظام درس پایداری وتسلیم نشدن به ظلم وزور دادند همچون ریحانه جباری  شایسته بسا تقدیر ها هستند پس پیام من به زندانیان کارون اهواز این است که در این نظام مهم نیست که جرمت  سیاسی باشد یا نباشد واقعیت اینست که همه ما مردم ایران سیاسی هستیم وبه هرجرمی هم که دستگیر بشویم ریشه در سیاسیت های پلید این نظام دارد پس باید که ایستادگی کرد باید که شورید باید که تهاجم کرد ولوبرای گرفتن حقوق حقه  صنفی وپایه ای خود وحالا ازهر دوستی که این مطلب مرامیخواند میخواهم که  پیام ایستادن ومقاومت وتهاجم به اعمال زور رژیم را به زندان کارون اهواز هم برساند واقعیت این است که خامنه های با خوردن زهر اتمی بسا بسا ضعیف شده است وجنگ بالای نظام اوج گرفته واین شرایط فرصت مناسبی برای  خیزش واعتراض با هر عنوان وبه هر دلیلی است 

آری آری از ریحانه آموزش تهاجم وجسارت بگیریم

وصیت خانم ریحانه جباری با صدای خودش از درون زندان 

آری میتوان زندان راهم به کانون شورش واعتراض تبدیل کرد

 

ایران-اتمی-مقاومت اززهر اتمی تا زهر منطقه ای

با توافق وین، به نظر می‌رسد که بزرگترین دغدغه رژیم به هر حال به سرانجامی رسید و از این پس رژیم می‌تواند بخشی ازتوجه خود را معطوف استراتژی و سیاست منطقه‌یی خود کند؛ خط و سیاستی که بر پایه صدور تروریسم استوار است. کما این‌که در دو سخنرانی علی خامنه‌ای در روز عید فطر، وی بر ادامه خط و استراتژی رژیم در منطقه و حمایت از نیروهای دست‌نشانده‌ش تأکید کرده بود.

 هیئت مذاکرات اتمی

اظهارات خلیفه ارتجاع را از دو منظر باید نگاه کرد، نخست از منظر ماهیت رژیم که صدور ارتجاع و تروریسم به قول خود خامنه‌ای جزو سرشت این رژیم است و نمی‌تواند از آن دست بردارد. در وهله بعد، این اظهارات، دود و دم و تبلیغات برای سرپوش گذاشتن بر این واقعیت است که بر اساس توافقنامه وین آن‌چنان ممنوعیتها و محدودیتهایی بر رژیم اعمال شده، که رژیم دیگر امکان تاخت و تاز سابق را نخواهد داشت و هر گونه اقدامی در این زمینه، آن را با جامعه بین‌المللی رو در رو قرار می‌دهد و به‌طور مشخص بر اساس قطعنامه 2231 شورای امنیت (مصوب 29تیر) به سختی مجازات خواهد شد.

تناقضی که این‌جا جلب توجه می‌کند، آن است که از یک سو صدور تروریسم جزو ذات و ماهیت رژیم است و نمی‌تواند از آن دست بردارد، از سوی دیگر ممنوعیتهای بین‌المللی و مشخصاً قطعنامه اخیر شورای امنیت عملاً به رژیم چنین مجالی نمی‌دهد؛ همین تناقض است که پاسدارها و عوامل دستگاه صدور تروریسم رژیم را، از سرکرده کل سپاه پاسداران تا سایر دلواپسها این چنین هراسان و آشفته کرده است.
بی‌تردید رژیم تلاش خواهد کرد با شیوه‌های مختلف این ممنوعیتها را دور بزند، اما هر کاری هم بکند، اولاً دستش نسبت به سابق خیلی خیلی بسته‌تر است، ثانیاً در صورت افشا، زیر تیغ شورای امنیت و فصل هفتم خواهد رفت.

ایران- مقاومت-اعتراض- آیا بعدازمذاکرات اتمی فریادهای حق خواهی اوج میگیرد؟

تا دیروز همه مشکلات به تحریم و احاله داده می شد ولی حالا بقول خود رژیمی ها بعد از پسا مذاکرات با خروجش وفریاد های حق خواهی چه خواهند کرد

 ******

تا دیروز که جنگ و دعوا در رأس نظام بر سر خوردن یا نخوردن جام زهر اتمی بود، آخوند روحانی با شیادی، از نان و آب مردم گرفته تا مسأله بیکاری جوانان و فقر و نداری و هر چیز دیگر را مشروط به لغو «تحریمها» می‌کرد. وی بارها برای سفید سازی کارنامه سیاهش دجالگرانه اشک تمساح می‌ریخت که «چرا باید ما امروز با این معضل روبه‌رو باشیم، ایران با عظمت این همه معادن، این همه سرزمین آماده، این همه جوان لایق و تحصیل کرده» اما حالا  که خامنه‌ای زهر را خورده و توپ جنگ باندی توی زمین روحانی افتاده است دیگر نمی‌تواند وعده‌های قبلی را تکرار کند، به کلیات اکتفا کرده و مثلاً روز عید فطر در صحبت با خبرگزاری حکومتی ایسنا فقط به گفتن این جمله اکتفا کرد که «باید خود را برای شرایط پساتحریم و دنیای بعد از توافق آماده کنیم» و در مورد این‌که «شرایط پساتحریم» چی است و چه تاثیر مادی در حل مسأله بیکاری جوانها، حقوق میلیونها کارگر و معلم و قشرمحروم جامعه می‌گذارد، مطلقاً حرفی نزد. 

***********************

به این‌که حقوق معلمان و پرستاران زیر خط فقر و کارگران زیر خط مرگ چه می‌شود، هیچ اشاره‌یی نکرد. این سکوت روحانی به‌خصوص با پایین کشیده شدن ولوم سر و صداهای جشن ادعایی باند رفسنجانی در روزنامه‌هایش باعث نگرانی گردانندگان همین روزنامه‌ها شده و از جمله روزنامه حکومتی ابتکار به تاریخ 25تیر در این مورد نوشته «دور نیست که در آینده نزدیک، این اشتیاق به نداهای نارضایتی تبدیل شود که مگر توافق نکردیم؟ پس بهبود اوضاع چی شد؟». روشن است که هنوز چند روزی از سرکشیدن جام زهر اتمی نگذشته، وحشت از «نداهای نارضایتی» یا همان فریا‌دهای خشم و اعتراضات اجتماعی، سرتاپای نظام را فراگرفته است. وحشت از خشم شعله‌ور انبوه جوانان، زنان و مردانی که فریاد می‌زنند مگر نمی‌گویید که تحریمها لغو شده است، پس حق ما را بدهید. در ادامه همین وحشتزدگی است که سردمداران نظام از هر دو باند به دست و پا افتادند تا با اعترافهایی مثل این‌که ریشه‌ی همه مشکلات اقتصادی در تحریمها نیست، از اوجگیری این فریادهای حق‌طلبانه جلوگیری کنند. از جمله خبرگزاری نیروی تروریستی قدس موسوم به تسنیم روز 26تیر ماه نوشته بود: «دولت نباید سطح انتظارات مردم را در حل مشکلات اقتصادی بالا ببرد و نباید چندان منتظر اتفاقات مهم و سریعی در اقتصاد کشور بود. ریشه مشکلات اقتصادی کشور در تحریمها نبود که اکنون با رفع آنها، اتفاقات اساسی بیفتد».

سردمداران نظام خیلی خوب می‌دانند که در دوران «پساتحریمها» فوران اعتراضات مردم و جوانان برای مطالبه‌ی حقوق به‌یغما رفته‌شان در راه است و هر روز گسترده‌تر و عمیق‌تر می‌شود و دیگر دعاوی دجالگرانه در مهار این بهمنی که دارد شکل می‌گیرد، کمترین تأثیری ندارد.

ایران- فقر-مقاومت-تا به کی کشورنفت خیز ما باید در فقر وزیر خط فقربسر ببرد؟

وقتی موسسات دولتی خود بیلان 15درصد کل جمعیت زیر خط فقر میدهند با یادآوری اینکه هرعدد ورقمی که خود آخوندها میدهند را حداقل باید ضریب 10زد حالا خود بخوانید حدیث از این مجمل

ودر این میان استان سیستان وبلوچستان 70درصد زیر خط فقر طبق بیلان داده شده ازطرف پژوهشگر ایسنا می باشدبراستی ثروت های ملی ما کجا میرود؟هزینه  چه کارهایی می شودجواب خیلی روشن است صرف سرکوب واختناق برای ادامه دادن این شب های شوم وتاریک  در میهن اشغال شده ما

ولی دور نیست روزی که تمامیت این نظام ازبیخ وبن برچیده شود