اگر از مجاهدین ویا هر عنصر فعال سیاسی دیگری که متولدین دهه 40باشند سوال کنید که چگونه سیاسی شدی یا چه انگیزه ای تورا سیاسی کرد بی شک از قهرمانان مجاهدی همچون مهدی رضایی و.... اسم میبرد
| مهدی رضایی گل سرخ انقلاب در بیدادگاه نظامی شاه |
درگشت وگزار در سایت مجاهد به مقاله ای در بزرگداشت شهادت محمدرضا سعادتی همرزم مهدی رضایی برخوردم که برام جالب ویاد آور خاطرات گذشته بود خوشحال میشم که شماهم نظری به آن بیندازید
وقتی که چشمانداز آینده برای ما
روشن باشد، وقتی به اصالت خود و به اصالت مکتب خود معتقدیم و ماهیت تمامی
جریانهای ارتجاعی را و سرنوشتشان را میشناسیم دیگر چه باک! به قول
برادرمان چه کسی میتواند از جهاد یک مجاهد جلوگیری کند. تمامی نیروهای
جهان بسیج شوند، نمیتوانند اراده یک مجاهد را برای ایستادن و برگشتن از
راهی که در پیش گرفته است بشکنند».
از نامه شهید محمدرضا سعادتی در شکنجهگاه اوین
در
فاصلهای که دیکتاتوری شاه سقوط کرد و دیکتاتوری شیخ شروع شد، فرصتی کوتاه
برای آزادی بود. یک زنگ تفریح برای مردم ما. همان که به آن بهار آزادی
میگفتیم. اما برای مجاهدین، همان بهار زودگذر هم، به سرعت به زمستان تبدیل
شد. ماجرای دستگیری و شهادت مجاهد قهرمان محمدرضا سعادتی، هیچ چیز نبود جز
گروگانگیری رذیلانه خمینی از مجاهدین تا آنها را وادار به تمکین از ولایت
سفیانی خود کند. به این ترتیب، شهید سعادتی خود شاهد شهیدان و نخستین
افشاگر بساط شکنجه و شلاق و سیاهچالهای خمینی دجال گردید.
مجاهد قهرمان محمدرضا سعادتی همرزم گلسرخ انقلاب، مهدی رضایی بود. او در اوایل سال ۱۳۵۱ دستگیر و زندانی شد و تا سال 57 همراه با آخرین گروه زندانیان سیاسی، در زندان بهسر برد. تا آن که مردم بیدار شده از خروش مجاهدین، به جنبش آمدند و امواج قیامشان درهای زندانها را گشود و فرزندان مجاهد و مبارز مردم را از سیاهچالها بیرون آورد. اما همان مجاهدی که بر روی شانهها و دستهای مردم به هنگام خروج از زندان استقبال شد، دو ماه بعد از پیروزی قیام مردم، یعنی روز 6اردیبهشت 58، توسط مرتجعین حاکم، دوباره به زندان برگردانده شد. منتها این بار، با اتهام رذیلانه جاسوسی به نفع شوروی که همه نیروهای سیاسی ضدارتجاعی آن زمان را برآشفت و به اعتراض و تظاهرات و محکوم کردن این تهمت آخوند پسند برانگیخت. پدر طالقانی این اتهام را به سخره گرفت و به طعنه گفت معلوم نیست که چرا در این کشور بیش از 50سال است فقط جاسوس شوروی میگیرند!
مجاهد قهرمان محمدرضا سعادتی همرزم گلسرخ انقلاب، مهدی رضایی بود. او در اوایل سال ۱۳۵۱ دستگیر و زندانی شد و تا سال 57 همراه با آخرین گروه زندانیان سیاسی، در زندان بهسر برد. تا آن که مردم بیدار شده از خروش مجاهدین، به جنبش آمدند و امواج قیامشان درهای زندانها را گشود و فرزندان مجاهد و مبارز مردم را از سیاهچالها بیرون آورد. اما همان مجاهدی که بر روی شانهها و دستهای مردم به هنگام خروج از زندان استقبال شد، دو ماه بعد از پیروزی قیام مردم، یعنی روز 6اردیبهشت 58، توسط مرتجعین حاکم، دوباره به زندان برگردانده شد. منتها این بار، با اتهام رذیلانه جاسوسی به نفع شوروی که همه نیروهای سیاسی ضدارتجاعی آن زمان را برآشفت و به اعتراض و تظاهرات و محکوم کردن این تهمت آخوند پسند برانگیخت. پدر طالقانی این اتهام را به سخره گرفت و به طعنه گفت معلوم نیست که چرا در این کشور بیش از 50سال است فقط جاسوس شوروی میگیرند!
ادامه در سایت مجاهد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر