درتاریخ ملت ها روزها ومناسبت هایی هستند که گذرسال و زمان ولوچند دهه نه تنها هرگز آنها راکهنه وفراموش نمی کندبلکه هرچه زمان میگذردبرشان وعظمت حادثه افزون هم میگردد. از جمله این روزها 19بهمن عاشورای مجاهدین است روزی که سازمان مجاهدین دو تن از سرداران ونامدارانش یعنی موسی خیابانی واشرف رجوی را درطریق آزادی ورهایی میهن فدا کرد روزی که دو الگو وقهرمان بعداز ساعت ها نبرد نابرابر با پاسداران تباهی وشب درظلمات خمینی در دهه 1360 به خاک افتادند وازپایگاهی که ساعت ها می خروشید هیچ چیز بدست دشمن نیفتاد تنها دوکودک شیرخواره که در حمام پنهان شده بودند بدست پاسداران افتادند والبته کودک معصوم اشرف ومسعود آزمایشی شد برای ابن ملجم زمانه که او رابرجسد مادر وعمویش موسی در تلویزیون شام خمینی به نمایش یتیمی واسیری بگذارد
هرچه دروصف این روز بگوییم البته کم و صد بار زبان هر کسی از بیان آنچه گذشت قاصر است پس بهتر دیدم که روز واقعه وعظمت این دویل گردن فراز آزادی میهن را از زبان صاحب اصلی همه این خون ها یعنی رهبر کبیرمجاهدین مسعود رجوی بشنویم
![]() |
| اشرف رجوی |
اشرف، زنی که مرادف مفهومش در هیچکجای فرهنگ ننگآلود شاه و خمینی یافت نمیشود. زنی که از آغاز همه دشتها و بیابانها و جنگلهای انقلاب را در نوردیده و بهراستی به درک محضر محرومترین تودههای مردم در روستاها و شهرها و شهرکهای مختلف نائل آمده بود. زنی که لحظه به لحظه با انتخاب آگاهانه و آزاد خود به هویت انقلابی و توحیدیش نقش داده و در تمامی قامت، از تیغ برنده رنجهای شکنجه و شلاق، زخمها داشت. با گوشی ناشنوا شده بر اثر ضربه دژخیم و آثار زخم و شکنجههای پس از انفجار، با دریایی از خلوص و ایمان انقلابی که کمترین انگیزه تظاهرآمیز و خودنمایانه بهآن راه نداشت و در هر قدم میشد این صفا و پاکیزگی درونی را با آزمایش جدیدی در گذشت و فداکاری محک زد. ......
![]() |
| موسی خیابانی |
... بهراستی موسی ”شیر آهن کوهمردی“ بود سرسخت و استوار و سازشناپذیر که حقا در یکی از سیاهترین ادوار تاریخ ایران، غیرت و غرور و بیباکی و عزم جزم یک خلق رزمنده و قهرمان را در خود منعکس میکرد.
با اعتماد بهنفس و با آنچنان شخصیت مستحکمی که در بحرانیترین شرایط باز هم صبور و آرام و مطمئن، کنترل خود و امور تحت فرماندهیاش را حفظ مینمود.


هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر