کل نماهای صفحه

۱۳۹۴ آذر ۱۰, سه‌شنبه

ایران- صدای پای فروپاشی نظام ولایت فقیه

پدیده چماقداری اگر چه در میهن ما سابقه چند صده دارد وبه دوران صفویه ریشه دارد، اما به طور ویژه پس انقلاب ضد سلطنتی از سوی رژیم ارتجاعی خمینی علیه نیروهای انقلابی به منظور ایجاد ترس و وحشت، ارعاب و ارهاب در میان مردم و علیه گروهای انقلابی و اپوزیسیون به کار برده شده است.

در این میان چماق و چماق داری به عنوان "نماد ابزار و رفتار بخشی از روحانیون شیعه برای تحمیل عقیده و اراده، کسب و حفظ قدرت سیاسی و مالی، ایجاد ترس و وحشت" نقش ویژه ای را داشته است.
در میان این دسته از چماقداران نام هادی غفاری، از روحانیون مورد حمایت خمینی، با چماق و چماقداری گره خورد، این موجود جدا از چماقداری با حضور و فعالیت اش در دادگاه های انقلاب نیز تا حد ارتکاب به قتل انجام وظیفه و تکلیف کرد.
البته آخوندهای گنده تر از هادی غفاری، یعنی صادق خلخالی هم وظایف چماقداری، و کشتارمخالفان و دگراندیشان را زیر عبای " قانونیت" و "مشروعیت"، به پیش بردمند که در نتیجه که محصولاتی همچون نسل روح الله حسینیان ها از ان به بیرون خزیدند.
در ان زمان عوامل چماقدار حکومتی به میتینگها و مراکز مجاهدین قبل از خرداد سال 60، حمله میکردند که در نتیجه دهها تن از هواداران مجاهدین به دست عوامل چماقدار حکومتی به‌شهادت رساندند و صدها نفر مصدوم و مضروب را کردند. 
درهمان زمان سازمان مجاهدین خلق ایران اسناد متعددی از چماقداری عوامل و ایادی خمینی را افشا کرد، و نشان داد که چماقداران دقیقاً از آخور رژیم میخوردند و مشخصاً به حزب "حزب جمهوری اسلامی" وابسته بودند و خمینی را وادار کردند که او، البته با شیادی خاص خود، به موضع گیری در مورد این پدیده بپردازد و موضوع را به کلی تخطئه کند. 
وی در صبح روز چهارم اسفندماه 1359 در سخنانی با بیاناتی از قبیل: لکن آن چماق زبان و چماق قلم بالاترین چماقهاست که فسادش صدها برابر چماقهاى دیگر است. آنهایى که مى خواهند صحبت بکنند، و خصوصاً در این چند روز زیاد هم هستند، باید توجه بکنند به اینکه قبل از اینکه مى خواهند صحبت بکنند، بنشینند و با خودشان فکر بکنند ببینند که این زبان چماق است و مى خواهد به سر یک دسته دیگر کوبیده بشود، یا اینکه این زبان زبان رحمت است و براى وحدت؟ جواز ادامه استفاده از چملاقداری را صادر کرد. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر