این روزها مجلس و دستگاه قضایی رژیم، صحنه پاتک شدید خامنهای به رفسنجانی
 است. پاسخ به خیز بزرگی که رفسنجانی برای قبضه کردن هژمونی درونی رژیم از 
بیش از یک هفته پیش برداشته است. البته خامنهای در حملات متقابل به 
رفسنجانی فعلاً عوامل خودش را به صحنه فرستاده است. مثلاً تهاجم آخوند آملی
 لاریجانی، سرکرده قضاییه رژیم به رفسنجانی، بهنیابت از خامنهای بود. او 
روز دوشنبه 19مرداد در جلسه قوه قضاییه آخوندی با اشاره به صحنهیی که 
رفسنجانی هنگام فرستادن پسرش به زندان ساخته و فیلمش را منتشر کرده بود، 
گفت: «احکام صادره رو نباید تخریب کرد، نباید اینطور بشه که اگر یک مسئولی
 عرض میکنم حکمی علیهاش صادر شد همه قوه قضاییه را زمین و زمان را به هم 
بدوزه برای اینکه بگه این حکم غلطه». آخوند آملی لاریجانی ضمن تهدید 
رسانههایی که این فیلم را منتشر کردهاند، افزود: «البته قوه قضاییه به 
حمدالله محکم ایستاده زیر بار حرفها نخواهد رفت و با اقتدار هم کارش را جلو
 خواهد برد». این جمله در عینحال نشان میدهد که رفسنجانی برای جلوگیری از
 زندانی شدن پسرش فشار شدیدی را از درون به قوه قضاییه رژیم وارد کرده، اما
 سرانجام در این صحنه خامنهای غلبه کرده است.
.........
البته رفسنجانی هم گرگ باران دیده و سردجالی مثل خود خامنهای است و معلوم است که با این عربدهکشیها جا نمیزند؛ همچنین روشن است که رفسنجانی وقتی خود را کاندیدای خبرگان کرد و دست به حملات گسترده علیه باند خامنهای زد، حساب اینجای کار را هم کرده بود، نشانههای آن را در حرفهای خود او و رسانههای وابسته به وی میتوان دید. این البته ناشی از شجاعت رفسنجانی نیست، رفسنجانی همان کسی است که وقتی 10، 12سال پیش با آن خفت و خواری حذف شد، داوری را به خدا واگذار کرد و مدتی هم ساکت و خانهنشین شد. دراز شدن زبان رفسنجانی در این مرحله، ناشی از آن است که او خوب از ضعف و درماندگی ولیفقیه زهر خورده خبر دارد. همان نشانههای درهمشکستن هیمنه خلیفه ارتجاع که میتوان در همه پیکره نظام مشاهده کرد. علائمی دقیقاً مشابهعملکرد زهر بر یک ارگانیسم زنده، اکنون شاهد تأثیرات نفوذ آن در همه ارکان رژیم هستیم، از تسریع فروپاشی رژیم اسد در سوریه تا از هم گسیختن شبکه فساد و تروریسمی که رژیم با محوریت مالکی در عراق شکل داده بود و تا سلسله شکستها و عقبنشینیهای حوثیها در یمن و تا تشدید بیسابقه بحران درونی رژیم… همه و همه، گویای مرحلهیی است که پایانش ضربه نهایی مردم و مقاومت ایران بر پیکر پلیدترین رژیم تاریخ ایران است.
البته رفسنجانی هم گرگ باران دیده و سردجالی مثل خود خامنهای است و معلوم است که با این عربدهکشیها جا نمیزند؛ همچنین روشن است که رفسنجانی وقتی خود را کاندیدای خبرگان کرد و دست به حملات گسترده علیه باند خامنهای زد، حساب اینجای کار را هم کرده بود، نشانههای آن را در حرفهای خود او و رسانههای وابسته به وی میتوان دید. این البته ناشی از شجاعت رفسنجانی نیست، رفسنجانی همان کسی است که وقتی 10، 12سال پیش با آن خفت و خواری حذف شد، داوری را به خدا واگذار کرد و مدتی هم ساکت و خانهنشین شد. دراز شدن زبان رفسنجانی در این مرحله، ناشی از آن است که او خوب از ضعف و درماندگی ولیفقیه زهر خورده خبر دارد. همان نشانههای درهمشکستن هیمنه خلیفه ارتجاع که میتوان در همه پیکره نظام مشاهده کرد. علائمی دقیقاً مشابهعملکرد زهر بر یک ارگانیسم زنده، اکنون شاهد تأثیرات نفوذ آن در همه ارکان رژیم هستیم، از تسریع فروپاشی رژیم اسد در سوریه تا از هم گسیختن شبکه فساد و تروریسمی که رژیم با محوریت مالکی در عراق شکل داده بود و تا سلسله شکستها و عقبنشینیهای حوثیها در یمن و تا تشدید بیسابقه بحران درونی رژیم… همه و همه، گویای مرحلهیی است که پایانش ضربه نهایی مردم و مقاومت ایران بر پیکر پلیدترین رژیم تاریخ ایران است.

 
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر